این عشق است که میسازد و می سوزد و شاید ترانه ایست که هردم آوایش در دل جاریست ، لیکن هرچه هست زیباست .
...............................
اگر تنها گناهم دوست داشتن توست ، تنها گناهی است که توبه نخواهم کرد !
...............................
ما که از آوار و ترکش همه رو به جون خریدیم / تو بگو همسنگر من ، ما تقاص چی رو میدیم ؟
...............................
یه حساب در بانک مهر و صفا باز کن تا من میلیون ها بوسه به حسابت واریز کنم ، یادت نره حساب جاری باز کنی !
...............................
قفسم را مشکن ، تو مکن آزادم ، گر رهایم سازی ، به خدا خواهم مرد ، من به زنجیر تو عادت دارم ، تو محبت کن بگذار تا عمریست ، من بمانم چو اسیری به حریم قفست .
...............................
آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی / قصه اینست چه اندازه کبوتر باشی .
...............................
دلم تنهای تنهاست دیگه از همه سیره / ولی با همه درداش برای تو میمیره .
مثل باران خاطراتت ماندنیست / لحن پر مهر صدایت خواندنیست / گرچه ما اندک زمانی در کنارت بوده ایم / تا ابد مهر و وفایت ماندنیست .
...............................
هر شب که انتظارت را می برم به روز / شرمنده ام که بی تو نفس میکشم هنوز .
...............................
ثانیه ها می گذرند ، چشم به ساعت دوختم ، تو در یک قدمی من از من فرسنگ ها دوری ، کاش می توانستم گامی بردارم .
به لبخندی مرا از غم رها کن / مرا از بی کسی هایم جدا کن / اگر مردن سزای عاشقان است / برای مردنم هر شب دعا کن .
...............................
من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم / عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند .
...............................
تا کجا باید سفر کرد تا کجا باید دوید / از کجا باید گذر کرد تا به قلب مهربان تو رسید ؟
...............................
تکیه گاه بودنم برای ماندن و بودن با تو ، برای لحظات دلدادگی ، برای لحظه ای تنها شدن با تو ! برای چشم دوختن همیشگی در چشمانت ، ثانیه ها آتش می زنند بر جسم و جانم .
...............................
عشق تو به تار و پود جانم بسته است / بی روی تو درهای جهانم بسته است .
...............................
وقتی دوتا دوست با هم صمیمی اند ، مرگ فقط یکی را داغدار می کند ولی جدایی هر دوتا رو !
...............................
خدا از بهترین ها فقط یه دونه خلق کرده ! دقت کردی که چقدر تنهایی ؟
...............................
شانه هایت را برای تکیه انتخاب کردم ، تو پناه منی در لحظه های بی قراریم ، در عبور بادهای خزان ، روی باغ شانه هایت هر وقت اندوهی نشست در حمل بار غصه ات با شوق شرکت می کنم .
...............................
دلم را در غمت کردم ز هر ویرانه ویرانتر / چو دیدم دوست میدارد دلت دل های ویران را .
...............................
رادیات قلب من از عشق تو آمد به جوش ، گر نداری باورم بنگر به حال آمپرم !
...............................
همیشه هرجا که رفتم آخر جاده تو بودی / اون که با دلخستگی هایش دل به من داده تو بودی .
...............................
چه فرقی می کند من عاشق تو باشم یا تو عاشق من ، چه فرقی می کند رنگین کمان از کدام سمت آسمان آغاز می شود .
...............................
باید به عشق نیک اندیشه کنیم / شیرین و فرهاد بشیم ، عاشقی پیشه کنیم .
...............................
تقدیم به آنکه محبتش در خاطرم ، خاطرش در یادم و یادش در دلم زنده است .
...............................
چه دعایی کنمت بهتر از این ، که خدا پنجره ای رو به اطاقت باشد .
آنقدر عزیزی که وقتی در بهار قدم میزنی ، برگ درختان برای بوسیدن جای پایت انتظار پاییز را می کشند .
...............................
شبی دنبال معنایی برای دوست می گشتم / تو بالاتر ز هر معنا و من بیهوده می گشتم .
...............................
امشب از آسمان دیده ی تو / روی شعرم ستاره می بارد / در سکوت سپید کاغذها / پنجه هایم جرقه می کارد .
...............................
بی من اگر آرامی ، من نمی خواهم که کنارم باشی ! با شکست قلبم تو اگر پیروزی ، آرزوی دل من نیز کامیابی توست ! من تنها به تو می اندیشم که مبادا خاری به دلت ریش آرد .
...............................
درون چشمهایت خانه ای ساختم / پلک نزن که خانه خرابم میکنی .
...............................
گفتمش نقاش را نقشی کشد از زندگی ، با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید .
...............................
قسمت این بود که من با تو معاصر باشم / تا در این قصه ی پر حادثه حاضر باشم / تو پری باشی و تا آن سوی دریا بروی / من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم .
...............................
شبی با دوست به سر بردن دو صد دنیا بها دارد / خوشا آن کس که در دنیا رفیقی با وفا دارد .
...............................
اگر من شاعرم شعر تو هستی / اگر من عاشقم عشقم تو هستی / اگر من یک کتاب کهنه هستم / بدان زیباترین برگش تو هستی .
...............................
یاد ما خواه بکن خواه نکن ، لیکن ای دوست تو در کنج دلم جا داری .
...............................
پرسید کدام راه نزدیک تر است ؟ گفتم به کجا ؟ گفت به خلوتگه دوست ، گفتم مگر تو فاصله ای میبینی بین آنکس که دل ما همه منزلگه اوست !
...............................
به خدا خسته از آن زخم زبانت شده ام / بی خیال تو و ابروی کمانت شده ام / اشکم از دیده فرو ریخت و رسوایم کرد / حرف آخر ، تو کجایی ؟ نگرانت شده ام .